فعالیتهای تجاری و هویت بصری آنها
فعالیتهای تجاری و کسب و کارهای مختلف با یک سری ویژگی‌ها و شاخصه‌هایی از یکدیگر متمایز می‌شوند. عناصر و فضایی که هر کسب و کار با آن ارتباط دارد منحصر به فرد خودش است و با کلمات و مفاهیمی به افراد و مخاطبانش معرفی می‌شود. برای مثال فعالیتهایی مرتبط با خدمات به واسطه اینکه مستقیما با مردم در ارتباط هستند و در پی رفع نیازهای عمومی آنها، با شاخصه‌هایی همچون عمومی بودن، در دسترس بودن، مقرون به صرفه بودن و . . . معرفی می‌شوند و فعالیت های مرتبط با بهداشت و درمان با شاخصه‌هایی چون سلامتی، مراقبت و . . .
علاوه بر این هر دسته از فعالیتهای تجاری مجموعه‌ای از کسب و کارهای مختلف را شامل می‌شود که آنها نیز به نوبه خود با مشخصه‌هایی از یکدیگر متمایز می‌شوند. برای مثال کسب و کار در حوزه معماری و کامپیوتر از شاخه‌های فعالیتهای فنی و مهندسی هستند که به طور کلی به واسطه فنی و مهندسی بودن مولفه‌های مشخصی دارند اما از طرف دیگر، فاکتورهایی که معماری با آن معرفی می‌شود با فاکتورهایی که علوم کامپیوتر با آن مشخص می‌شود کاملا جدا از یکدیگر است.
همانطور که در مطالب قبلی گفته شد دنیای تجارت سیاره ای به وسعت زمین است که هر روزه میلیون‌ها محصول در آن متولد می‌شوند و روز به روز نیز به جمعیت این محصولات تازه وارد بازار شده اضافه می‌شود. دنیایی چند برابر پر تلالو تر از دنیای انسانها و با سرعتی همانند سرعت نور. برای موفقیت در چنین عرصه‌ای علاوه بر توجه و تمرکز بر ارائه بهترین کیفیت در حوزه فعالیت، شکل دیده شدن و معرفی شدن میان مخاطبان نیز بسیار حائز اهمیت است.
معرفی شدن در حوزه کسب و کار و تجارت شامل موارد گوناگونی است که به طور کلی در قالب طراحی جامع هویت بصری معرفی می‌شود. از انتخاب نام مناسب برای برند گرفته تا شکل نشانه، رنگ سازمانی، فونت، اوراق اداری، شکل بسته بندی، سبک تبلیغات ، علائم تصویری محیطی، لباس کارکنان، تقدیرنامه‌ها و . . . این هویت سازمان یافته منطبق بر موضوع و ماهیت فعالیت تجاری و یا ارزش‌های شاخصی است که صاحبان آن تجارت به دنبال معرفی آن به مخاطبانشان هستند.
ارزش های سازمانی با کلیدواژه هایی مانند کیفیت،اعتماد، اطمینان، قدرت، نوآوری، زیبایی و بی شمار واژه و صفات دیگر که جنبه ارزشی دارند معرفی می‌شوند و فعالان تجاری با توجه به چشم انداز، برنامه‌ها و استراتژی‌های سازمانی خود از آنها استفاده می‌کنند. از طرف دیگر همانطور که اشاره شد هر حوزه فعالیتی مولفه‌های منحصر به فرد خود را دارد اما در طراحی جامع هویت بصری ملاک، ارزش‌های در اولویتی است که سازمانها به دنبال ارائه آن و معرفی شدن از طریق آن هستند.
در انتخاب نام برند، اسم انتخاب شده باید گویای ارزش‌های مورد نظر سازمان باشد. برای مثال یک موسسه، شرکت یا سازمان را در نظر بگیرید که ارزشی چون قدرت را در اولویت سایر ارزش‌های سازمان قرار می‌دهد، بر این اساس کلمه‌ای که حس قدرت را منتقل کند کلمه مناسبی برای نام برند خواهد بود. به طور کلی، نشان دادن قدرت در تمامی وجوه دیداری سازمان باید مشهود باشد تا مخاطبان نیز به وضوح به ارزش مورد نظر سازمان پی برده و تاثیر لازم را دریافت کنند.
در رابطه با نشانه سازمان، استفاده از نشانه‌های تصویری یا لوگو از قدرت ماندگاری بالایی در ذهن برخوردار است چرا که زبان تصویر جامع ترین و فراگیرترین زبان دنیا به شمار می‌آید و تمامی انسانها فارغ از ملیت، سن، تحصیلات و . . . می‌توانند به راحتی با آنها ارتباط برقرار کرده و در ذهن خود آنها را به یاد بسپارند مانند لوگوی پپسی.
گروهی از نشانه ها حالت نوشتاری دارند و دسته دیگر تلفیقی از لوگو و نوشته‌اند که به لوگوتایپ معروفند. استفاده از هر کدام از انواع نشانه ارتباط مستقیمی با سیاست های سازمان و دامنه فعالیت های آن دارد.
شکل نشانه و رنگ مورد استفاده در آن اگر به صورت هوشمندانه و در راستای فعالیت سازمان باشد، هر مخاطبی به راحتی می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند. فردی را در نظر بگیرید که لباسی متناسب با حرفه خود بر تن دارد و و رفتاری متناسب با آن از خود بروز می‌دهد و ادبیات صحبت کردن او نیز با پوشش و رفتارش هماهنگی دارد. زمانی که با حرفه او آشنا می‌شوید تمامی فاکتورهایی که دریافت کردید کنار هم می‌نشینند و تصوری از آن شخص در ذهن شما ایجاد می‌کند، تصوری که بسیار هماهنگ و ملموس است. احساسی که نسبت به آن فرد در شما شکل می‌گیرد، احساسی است توام با اعتماد، احترام و تحسین. بعد از شکل‌گیری چنین روندی است که ما متمایل به شناخت بیشتر آن شخص و ارتباطات آینده می‌شویم.
در رابطه با سازمان، موسسات و تمامی فعالیتهای تجاری نیز دقیقا همین روند اتفاق می‌افتد. مخاطبان، سازمانها و موسسات را با شکل ظاهر (هویت بصری)، رفتار سازمانی و نوع یا سبک تبلیغاتشان می‌شناسند. زمانی که تمامی این فاکتورها همسو و هماهنگ با یکدیگر باشند، احساس خوب و اطمینان بخشی را به مخاطب انتقال می‌دهند، احساسی که توسط آن، روز به روز بر میزان محبوبیت یک برند افزوده می‌شود.
در حوزه کسب و کار نیز همانند حوزه ارتباطات فردی، هویت بصری تمامی ماجرا نیست و بخش حائز اهمیت دیگر، کیفیتی است که در دل محصول ارائه شده از طرف برند نهفته است. بسیاری از سازمانها و یا موسسات به دنبال ارائه بهترین کیفیت هستند اما در معرفی کیفیت بی همتای محصولشان از زبان بصری خوبی استفاده نمی‌کنند و متاسفانه مخاطبان نیز متوجه کیفیت ویژه آن محصول نمی‌شوند در نتیجه استقبال خوبی هم از آن صورت نمی‌گیرد.
در سلسله مطالب آتی، پیرامون موضوع فعالیتهای تجاری چگونه معرفی می‌شوند، به بررسی برندهای موفق در زمینه های مختلف و با هدف مشخص کردن استانداردهای شاخص در حوزه برندینگ می‌پردازیم. اولین حوزه فعالیت تجاری که مورد بررسی قرار گرفته است حوزه کامپیوتر و فعالیتهای وابسته به آن می‌باشد، با ما همراه باشید.
مطالب مرتبط :
| ارتباط میان موضوع فعالیت تجاری و نوع نشانه |